پیامدهای روانی خیانت و راه های درمان آن

آسیب و نشانه های خیانت

آسیب خیانت می تواند بر سلامت جسمی و روانی فرد تأثیر بگذارد، اما تأثیرات خاص می تواند بسته به نوع ضربه خیانت متفاوت باشد. به خاطر داشته باشید که همه افراد ضربه خیانت را به یک شکل تجربه نمی کنند. ما در اینجا به دو نوع آن اشاره می کنیم.

ضربه خیانت در دوران کودکی: اثرات خیانت در دوران کودکی که بیشتر توسط والدین انجام می شود می تواند مدت کوتاهی پس از ضربه ظاهر شود و تا بزرگسالی ادامه یابد و علائم کلیدی آن عبارتند از:

• مشکل در تشخیص، بیان یا مدیریت احساسات
• اضطراب، افسردگی و سایر علائم سلامت روان
• کابوس ها
• درد فیزیکی یا ناراحتی معده
• موارد وحشت زدگی
• افکار خودکشی
• مشکل در اعتماد کردن به دیگران
• مسائل پیوست
• اختلالات اشتها

کودکانی که خیانت را تجربه می کنند ممکن است در نهایت برای جلوگیری از خاطرات سوء استفاده عاطفی والدین یا اطرافیانشان، از دنیای واقعیت جدا شوند.

نادیده گرفتن خود از خیانت و ترس از خیانت های آینده به کودک کمک می کند در رابطه ای که فکر می کند نمی توانید از آن فرار کنید زنده بماند و توانایی او برای «فراموش کردن» به یک مکانیسم مقابله تبدیل می شود.

ضربه خیانت در رابطه عاشقانه: خیانت در یک رابطه عاشقانه ممکن است بسیار آسیب زا تر از خیانت عاطفی در دوران کودکی باشد. کشف خیانت در این دوران اغلب منجر به موارد زیر می شود که عبارتند از:

• از دست دادن عزت نفس
• بی حسی
• خشم
• احساس گناه
• مشکل در کنترل احساسات
• افکار مزاحم در مورد جزئیات ماجرا
• از دست دادن ایمان به دیگران
• سوء ظن و هوشیاری بیش از حد
• افسردگی، اضطراب و سایر علائم سلامت روان
• علائم فیزیکی، از جمله بی خوابی، درد و ناراحتی معده

نادیده گرفتن  خیانت می تواند در زمینه روابط عاشقانه نیز اتفاق بیفتد. شاید فرد دقیقاً برای زنده ماندن به شریک زندگی خود نیاز نداشته باشد، اما ممکن است به دلایلی مانند داشتن فرزند یا فرزندان، نداشتن گزینه بهتر، نداشتن درآمد شخصی و … همچنان احساس کند که نمی تواند شخص مورد نظر را ترک کند.

شروع فرآیند بازیابی

افراد پس از خیانت در یک رابطه عاشقانه، ممکن است خود را درگیر مسائل دائمی اعتماد و شک و تردید به خود کنند. حتی اگر تصمیم بگیرند که به شریک زندگی خود فرصت دیگری بدهند، ممکن است ماه‌ها و حتی سال‌ها طول بکشد تا دوباره به او اعتماد کنند.
حتی اگر با آسیب‌های دوران کودکی با جدا کردن یا جلوگیری از اتفاقات رخ داده مقابله کرده باشند، خاطرات آنها در نهایت دوباره زنده خواهد شد، به خصوص اگر اتفاق مشابهی رخ دهد که باعث بازگشت دوباره آن‌ خاطرات شود.
بنابراین نادیده گرفتن ضربه خیانت ممکن است گزینه مناسبی نباشد، حتی اگر بتوانید خاطرات خود را نیز از بین ببرید، این به بهبودی شما کمک نمی کند و این مسئله نیاز به درمان جدی و اساسی دارد.
هرچند که مسیر بهبودی ممکن است برای همه یکسان نباشد، اما این استراتژی ها می توانند به شما در برداشتن اولین قدم ها کمک کنند.
به جای اجتناب، تصدیق کنید: درمان اغلب مستلزم این است که ابتدا با آنچه اتفاق افتاده کنار بیایید. وقتی به خیانت رسیدگی نمی‌کنید، آشفتگی شما می‌تواند به بخش‌های دیگر زندگی‌تان نیز سرایت کند.
شما نمی توانید خیانت را از ذهنتان پاک کنید، بنابراین مهم نیست که چقدر با دقت سعی کنید که اتفاقات رخ داده را سرکوب کنید. ممکن است زمانی که با دوستانتان، مراقبت از فرزندانتان یا رانندگی به سمت محل کار باشید، آن خاطرات را تکرار کنید.
گرایش به آسیبی مانند خیانت ممکن است خیلی دردناک به نظر برسد که حتی نتوان آن را تصور کرد. با این حال، در واقعیت، تصدیق آن به شما این امکان می دهد تا دلایل پشت پرده آن را بررسی کنید که این امر می تواند به شروع روند بهبودی شما کمک کند.
بنابراین به جای گرفتار شدن در یک چرخه بی‌وقفه شک و انتقاد از خود، می‌توانید با مسائل زمینه‌ای رابطه، مانند فقدان ارتباط یا صمیمیت کنار بیایید و راه‌های حل آن‌ها را جستجو کنید.
پذیرش احساسات دشوار را تمرین کنید: بسیاری از احساسات ناخوشایند مثل احساس تحقیر یا شرمساری ممکن است پس از خیانت ظاهر شوند. همچنین ممکن است احساس خشم، انتقام، مریضی یا اندوه داشته باشید.
هرچند که ممکن است با انکار یا تلاش برای جلوگیری از آنچه اتفاق افتاده، سعی کنید از این ناراحتی ها جلوگیری کنید، اما اجتناب یا پوشاندن این احساسات فقط می تواند درمان آنها را دشوارتر کند. گذاشتن نام برای احساسات خاصی مثل خشم، پشیمانی، غم، از دست دادن و … می تواند به شما کمک کند تا به طور مؤثرتری در مورد آنها پیمایش کنید.
تشخیص اینکه دقیقاً با چه چیزی سر و کار دارید می تواند کنار آمدن با آن احساسات را آسان تر یا ترسناک تر کند و به آرامی آگاهی شما را نسبت به آنها افزایش دهد. آگاهی عاطفی به نوبه خود بیشتر می تواند به شما کمک کند تا راهبردهایی را برای مقابله موثرتر با این احساسات شروع کنید.
برای حمایت به دیگران مراجعه کنید: بازگو کردن خیانت همیشه آسان نیست. ممکن است نخواهید در مورد آسیب های دوران کودکی یا رابطه شریک زندگی خود با کسی صحبت کنید. به علاوه، زمانی که شخصی به اعتماد شما خیانت کرد، ممکن است به سختی به افراد دیگر نیز اعتماد کنید.
با این حال، افراد به حمایت عاطفی، به ویژه در مواقع استرس زا نیاز دارند. ممکن است عزیزان شما نیازی به دانستن دقیق اتفاقات شما نداشته باشند، اما وقتی نمی‌خواهید تنها باشید، می‌توانند همراهی تان کنند و یا زمانی که نمی‌توانید از افکارتان دور شوید، می توانند حواس‌تان را پرت کنند. بنابراین ایرادی ندارد تا به صورت کاملا مودبانه به دوستان خود اطلاع دهید که نیاز به راهنمایی و اشتراک گذاشتن احساساتتان دارید.
روی چیزی که نیاز دارید تمرکز کنید: بعد از اینکه یک خیانت صورت  می گیرد، اکثر مردم به این فکر می کنند که آیا رابطه را پایان دهند یا سعی کنند آن را ترمیم کنند. این چیزی نیست که شما برای تصمیم گیری در مورد آن فورا خود را تحت فشار قرار دهید.
یک درمانگر رابطه، خیلی بهتر در این زمینه می تواند پشتیبانی و راهنمایی های لازم را انجام دهد. همچنین نیاز است برای شروع بهبودیِ شوک اولیه ضربه خیانت، توجه بیشتری به نیازهای خود داشته باشید.
به عنوان مثال  به جای دراز کشیدن و فکر کردن به افکار ناراحت کننده، رایحه درمانی، حمام آب گرم یا موسیقی آرام بخش را امتحان کنید تا آرامش و خواب خود را بهبود بخشید، یا به جای حذف وعده های غذایی زمانی که اشتها ندارید، غذاهای انرژی زا مصرف کنید و خود را پر انرژی نگه دارید. همچنین می توانید فیلم‌های مورد علاقه و برنامه‌های تلویزیونی آرامش بخش را نیز تماشا کنید. یوگا، پیاده روی، مطالعه یا باغبانی نیز فوایدی بسیاری برای تقویت خلق و خو دارند.