نادی شوداناپرانایاما اصطلاحی است که توسط شری سوامیجی ساخته شد. درکریایوگا، دَم و بازدم، به آروهان و آواروهان یا تنفس صعودی و نزولی شناخته می¬شوند. در زبان پرانایامای کهن، نادی شودانا به عنوان آنولوما- ویلوما، دم و بازدم یا به ترتیب آنولوما و ویلوما شناخته می¬شود.
اسامیای که در نوشتههای یوگایی با آنها مواجهه می¬شوید، آنولوما- ویلوما و آروهان- آواروهان هستند، اصطلاحی تحت عنوان نادیشودانا نخواهید یافت. شری سوامی¬جی پرانایامای آروهان- آواروهان، آنولوما- ویلوما را نادی شودانا نامید، چراکه این نام نشان دهندة هدف پرانایاماهای متعادلکننده است. نادیها هدایتکنندة جریان پرانا شاکتی هستند، شودانا هم به معنی تمیزکردن و خالص¬کردن است. آنچه در اینجا خالص و تمیز میشود، معابری است که پرانا شاکتی را در سراسر بدن انتقال میدهد.
در بیشتر سنتهای دیگر، از تمرین تنفس تناوبی از سوراخ های بینی، صرفا به آنولوما- ویلوما که به معنی دم-بازدم است، یاد میشود. به هر روی، شری سوامی¬جی از اصطلاح نادی شودانا استفاده کرد، زیرا این اصطلاحی است که در متون کهن استفاده میشد و نشان دهندة هدف و عمق تمرین است. این مسئله تنها ورود هوا از یک سوراخ و خروج آن از سوراخ دیگر نیست.
می¬¬دانید که در بدن انسان 72000 نادی وجود دارد. بسیاری از افراد گمان می¬کنند که این 72000 نادی رشته¬های عصبی یا مجراهایی نظیر سرخرگ و سیاهرگ هستند، در حالیکه نادیها بسیار لطیفترند، آنها مسیرهای پرانا هستند. نادیها در ابتدا در مارما ویگیانا یا دانش مارما تعریف میشدند، همان دانشی که پیشگام طب فشاری و طب سوزنی بود.
مارما ویگیانا طبابتی است که توسط چینیها بیشتر توسعه یافت و تحت عنوان طب فشاری و طب سوزنی نام گرفت. چینی¬ها وقتیکه شبکۀ این رشتههای عصبی را کشف کردند، روی سیستم نادی بسیار کارکردند. آنها جریان رشته¬های عصبی را ترسیم کردند و دریافتند که اگر فشاری بر نقطهای از آن وارد آید اثرش چیزی است و اگر سوزنی در جای دیگری فرو برده شود تأثیرش چیز دیگری خواهد بود. استفاده از فشار و سوزن جریان پرانا شاکتی را تغییر می¬دهد. در نتیجه طب سوزنی و طب فشاری و مطالعات در باب رشتههای عصبی به مهمترین منبع اطلاعاتی در خصوص نادیها تبدیل شده¬اند با این حال، در اصل مبحث نادیها با مارما ویگیانا مورد توجه قرار گرفت، که از 72000 مجرایی سخن میگوید که جریان پرانا را به تکتک اندام¬ها، دستگاه¬ها، مفاصل و عضلات هدایت می¬کند.
این جریان¬های پرانا توسط دو نادی اصلی کنترل و هدایت می شود: پینگالا و ایدا، انرژی-های شمسی و قمری؛ پرانا شاکتی و چیتا شاکتی. پرانا شاکتی مدیریت فعالیتهای جسمانی را در بدن عهدهدار است و چیتا شاکتی مسئول فعالیتهای ذهنی است. اینها دو چیز متفاوت از هم نیستند، بلکه هر دو بخشی از یک مفهوم هستند. شما در عین داشتن عضلات قدرت هم دارید. عضله مربوط به فیزیولوژی است و از تارهای عضلانی ساخته شده است، اما قدرت مبوط به فیزیولوژی نیست و فقط نیروی آن تارهای عضلانی است.
اگر عضله¬ای میبینید حتما قدرت در آن وجود دارد. عضله و قدرت بخشی از یک ساختارند، اگرچه هر دو را میتوان جداگانه هم تجربه کرد. پرانا به مانند عضله است و چیتا نظیر قدرت درون آن عضله، عملکرد آنها با یکدیگر است. پرانا همان است که مدیریت جسم را بر عهده دارد: حرکت، تغذیه، تغذیۀ آنامایاکوشا و چیتا آن بخش لطیف است که مدیریت کارکردهای درونی و ذهنی و رفتارهای روانی و روان شناختی را عهده¬داراست. ایدا و پینگالا دو مسیر اصلی عبور پرانا هستند، یکی زمخت و دیگری لطیف است. آنها همۀ نادیها را در بدن کنترل می¬کنند، سایر نادی¬ها از این دو منشعب می¬شوند، بنابراین خلوص این دو نادی هدف اصلی نادی شودانا پرانایاما است.